
تیره جغد-strigidae(تعداد گونه ها :11)
شکل ظاهری جغد طوری است که هرکسی بهراحتی میتواند آن را بشناسد. این جانور سری بزرگ و پهن دارد و انبوهی از پر به شکل یک نعلبکی، دور چشمهایش را میپوشاند. چشمهای جغد بزرگ هستند و مثل انسان، درست در قسمت جلوی صورتش قرار گرفتهاند؛ در حالی که چشمهای پرندگان دیگر در دو طرف سرشان قرار دارد. البتّه جغد نمیتواند مانند انسانها، چشمهایش را حرکت دهد و به اطراف خود نگاه کند. این جانور برای دیدن اطراف، باید سرش را بچرخاند.
تیز پرواز
جغدها بسیار تیز پروازند، پرواز آنها بی صدا است. آنها برخلاف ظاهر آرامشان، هنگام شکار، با سرعت زیادی به سمت صیدشان شیرجه میروند و در یک چشم به هم زدن، آن را به چنگ میآورند. چنگالهای تیز جغد، در گرفتن شکار، کمک زیادی به او میکنند. منقار نیرومند و قلّاب مانندش هم او را در خوردن شکار یاری میدهد.
بعضی از آنها گوشپرهای مشخصی دارند . پاهای پوشیده از پر دارند . تکزی هستند و بیشتر آنها روی درخت زندگی می کنند . نر و ماده آنها همشکل است ولی مادهها بزرگترند .
در سوراخها ، آشیانههای متروک و روی زمین لانه می سازند . طعمه خود را یکجا می بلعند و از پستانداران ، پرندگان ، خزندگان ، دوزیستان ف ماهی ها ، حشرات و خرچنگها تغذیه می کنند .
چشمهای قوی
جغدها قدرت بینایـی زیادی دارند. این قدرت باعث میشود که آنها حتّی در تاریکی شب بتوانند شکار خود را ببیند. برخی از جغدها هم از قدرت شنوایـی بسیار بالایـی برخوردارند و در نتیجه، شکار خود را از طریق شنیدن صدای آن، ردیابی میکنند.
جغدهای بزرگ، جغدهای کوچک
دانشمندان تاکنون 45 گونه جغد شناسایـی کردهاند. کوچکترین گونه، فقط 15 سانتیمتر طول دارد؛ امّا طول بدن بزرگترین گونه به 76 سانتیمتر میرسد.
غذای جغدها
نوع تغذیهی جُغدها به محلِّ زندگی و اندازهی آنها بستگی دارد. بعضی از جغدها، جانورانی مثل موش و موش صحرایـی میخورند. جغدهای بزرگتر، خرگوش، سنجاب و سمور را هم شکار میکنند. برخی از آنها از حشرات و پرندگان کوچک تغذیه میکنند. برخی هم با ماهیگیری شکم خود را پر میکنند. این دسته از جغدها توی آبهای کمعمق شیرجه میزنند و با چنگالهای تیزشان، ماهیها را به دام میاندازند
آداب غذاخوردن!
جغد معمولاً شکار خودش را به کمک منقار نیرومندش تکّهتکّه میکند و میخورد. اگر شکار کوچک باشد، آن را درسته قورت میدهد و سپس استخوانها، پَرها و فَلْسهای طُعمه را که قابل هضم نیستند، با حالتی شبیه به سرفه بیرون میاندازد.
جغدها، دوستان کشاورزها
جوندگانی مانند موش، خرگوش و موشهای صحرایـی به محصولات کشاورزی آسیب زیادی میرساند. جغدها با شکار این دسته از جانوران، به کشاورزان کمک بزرگی میکنند. جغدها هرگز به مرغها و جوجهها آسیبی نمیرسانند؛ زیرا آنها زمانی شکار را شروع میکنند که هوا تاریک است و در این هنگام، جوجهها و مرغها در لانههایشان خوابیدهاند. در اروپا اگر جغدی در مزرعه کشاورزی لانه گزیند، کشاورز جشنی برپا می کند، چون امروز در اروپا از سم دفع آفات بسیار کمتر استفاده می شود و وجود جغد در مزرعه نعمت خدادادی است که باید شکرگذار آن باشیم.
انتخاب لانه
جغدها لانه نمیسازند. آنها جایـی را به عنوان لانه انتخاب و در همانجا زندگی میکنند. سوراخهای موجود در تنهی درختان، غارها، انبارهای قدیمی و خراب و لانههای زیرزمینی، از جاهایـی است که این پرندگان برای زندگی برمیگزینند. جغدهای ماده بین 3 تا 4 تخم میگذارند. نوزاد جغد 2 تا 3 ماه باید در لانه بماند تا بهقدر کافی بزرگ شود.
حکایتی در مورد ویرانه نشینی جغد
میگویند روزی همسر سلیمان ،خواهان قصری بزرگ با برجی بسیار رفیع میشود تا از ان بام خانه کعبه را ببیند و عبادت کند ، سلیمان این درخواست را میشنود و جانوران را امر به ساختن میدهد ،تمام جانوران ساختن قصر را اغاز میکنند به جز جغد که سر پیچی رده و از انجا خارج میگردد ،ساختن قصر به اتمام رسید و روزی جغد به جهت دیدن قصر به انجا باز میگردد . سلیمان وی را احضار کرده و میگوید :سه سوال میپرسم اگر پاسخ دادی که هیچ و در غیر این صورت متنبه خواهی شد.جغد قبول مبکند و سلیمان پرسش اول را چنین مطرح میکند که: تعداد شبها بیشتر است یا روزها ؟جغد میگوید :شبها ،چون روزهای ابری و تاریک را نیز باید به واسطه فقدان نور خورشید شب شمرد . سلیمان پرسش دوم را طرح مینماید که : تعداد زنده ها بیشتر است یا مرده ها ؟ جغد میگوید: مرده ها ،چون خواب نیز به نوعی مرگ است و خفتگان را باید به نوعی مرده نامید . سلیمان سوال اخر را میپرسد که: تعداد زنان بیشتر است یا مردان ؟ جغد میگوید :زنان چون مردانی که از همسران خود اطاعت میکنند نیز به نوعی زن محسوب میشوند . سلیمان که قصر را به فرمان همسر خود ساخته بود و سخن جغد را طعنه به خود دیده بود بر اشفت و قصر را ویران کرد، سپس جغد را نفرین نمود که تا به اخر عمر ویرانه نشین باشد در کنج انزوا و برای غذای وی نیز روزانه دو گنجشک مقرری تعیین نمود ، از ان پس جغد به کنج انزوا خزید و ویرانه نشین شد .
آیا جغد شوم است؟
اما بررسی کنیم که فلسفه اینکه می گویند جغد پرنده شومی است چیست؟
در باورهای اجتماعی ایران زمین غالب دیدگاه ها در ارتباط با جغد منفی و امیخته با خرافه است بدین سبب به دیدن جغد وی را با سنگ مورد هدف قرار داده و وی را بد شگون میدانند .به عنوان مثال در نقاطی از گیلان شنیدن صدای جغد نشان از رسیدن خبری نا مبارک و نا میمون دارد به همین علت با ایجاد صدا و راندن وی سعی بر دور کردن صدا از خانه دارند ،گاها چوب نیم سوخته ای را به سمت وی پرتاب میکنند و بلند میگویند (اتش از من ،گوشت از قصاب) اگر جغد رو به قبله پرواز کرد بلا دفع میشود اما در غیر این صورت صاحبخانه باید صدقه دهد و انفاق کند و ........تا بلا رفع شود . در ارتباط با صدای جغد نیز این باور وجود دارد که اگر جغد گریه کند ،خوش است و اگر خنده کند بد یمن و با شنیدن صدای وی میگویند (میمنت خانم،خوش امدی) شاید بد نباشد قیاس کنیم منزلت جغد را در اوستا و ایین باستان ایران را ، با باورهای امروزه اجتماعی در باره شومی جغد که شور بختانه سینه به سینه نقل میشود، در جایی که از وی به نام اشوزشت یاد میگردد و فراری دهنده دیوها و نام وی به معنی دوست داشتن و دوستدار راستی اورده شده وحکایاتی که در ارتباط با به وجود امدن وی از ناخن و کلام اوستا در زبان وی وجود دارد و چهره داریوش دوم با تاجی قلم خورده به نقشی از بوف و......
در متن های کهن باستانی جغد را "هو مورو" می خواندند. یعنی پرنده دانا. حتما بیاد دارید که در کتابهای قصه نیز این پرنده عینک به چشم دارد و به بقیه حیوانات پند و اندرز می دهد.
اما شومی جغد بعد از ورود اعراب به ایران بر سر زبان ها افتاد چون غذای این پرنده مار و مارمولک و موش بود، در واقع غذای اعراب آن دوران را میل می کرد و اعراب آن را پرنده ای شوم می دانستند چرا که غذای آنها را می خورد.
در کتاب اوستا از جغد با نام اشوزشت یاد شده و وی را فراری دهنده دیوها و پلیدیها خوانده اند یا در نسخی دیگر وی را به بهمن مرغ و مرغ زوبره و هومن مرغ و شب اویز(مرغ شب ) خوانده اند و به خواص دارویی وی بارها اشارت کرده اند مانند :فراری دهنده مار و افعی -خون با روغن به جهت دوای افت - زهره با خاکستر به جهت شب ادراری -دل و جگر به جهت قولنج - خوردن چشم به واسطه افزونی قدرت بینایی در شب، خوردن تخم و شراب به واسطه ترک شرابخواری یا به نقل از کلیله و دمنه بردن ان به نبرد به واسطه زیادی قدرت و توان و .......
جغد برفی 53 تا 66 سانتی متر طول دارد، و ماده آن از پرنده نر بزرگتر است. جغدی بزرگ و سفید رنگ است که عموما پرنده نر سفید یک دست است. پرنده ماده و پرنده جوان با خال های سیاه در روتنه و رگه رگه سیاه در زیرتنه دیده می شوند. صفحه صورت سفید و چشمانش زرد است. این پرنده روز پرواز بوده و پروازی پرتوان، طولانی و با شکوه دارد که در این حالت بالهایش اندکی خمیده به نظر می رسد.
جغد برفی (Bubo scandiacus) یک جغد از خانواده جغد معمولی است. این گونه جغدها اولین بار در سال ۱۷۵۸ توسط کارل لینه طبقهبندی شدند. این جغدها در آمریکای شمالی به جغد بزرگ سفید و جغد شمالگانی نیز معروفند. این جغد همچنین پرنده رسمی استان کبک است.
اندازه جغد جنگلی 37 سانتیمتر است ؛ این پرنده پروبال لکهلکه و رگهرگه ، سر بزرگ و گرد و چشمهایی سیاه دارد .
گوشپر ندارد و رنگ سطح پشتی آن از قهوهای پررنگ تا قهوهای مایل به زرد و یا متمایل به خاکستری متغیر است ، سطح شکمی آن قهوهای مایل به نخودی است با رگههای پهن و تیره . صفحههای صورت قهوهای مایل به خاکستری دارد و منحصرا شبها فعالیت می کند . از جغد گوش دراز به وسیله جثه درشتتر ، چشمهای سیاه و نداشتن گوشپر و از جغد تالابی به کمک رنگ تیرهتر و چشمان سیاه ، و از جغد سفید به وسیله اندازه بزرگتر
و ظاهر خیلی پررنگتر ( به ویژه در صورت و سطح شکمی ) مشخص می شود
جغد جنگلی یک گونه از جغد با بدن کوتاه و پهن است که در بیشتر جنگلهای اوراسیاُ از جمله در جنگلهای ایران یافت میشود.
پایینتنه جغد جنگلی کمرنگ با رگههایی تیره است و بالاتنه آن یا قهوهای است یا خاکستری. جغد جنگلی از پرندگان غیرمهاجر است و در سوراخهای درختان لانه میکند.
جغد طلایی هماننند جغد جنگلی، کمرنگ، کوچک با چشمان زرد نارنجی دیده می شود که در مناطق بیابانی به سر می برد. سر نسبتا گرد و در پرواز شبیه جغد جنگلی است. صفحه ی صورت سفید چرکی با نوار تیره ای در وسط پیشانی، زیر تنه سفید نخودر با رنگ نامشخص گل اخرایی است (کهدر جغد جنگلی؛ به صورت فشرده،رگه های تیره ای دیده می شود). روتنه و بال ها شبیه جغد جنگلی است و روی دم و بالای ا« رگه ها یکمرنگ طلایی دیده می شود. این پرنده شب زی است.
جغد کوچک خالدار (جغد کوچک جنوبی) 20 سانتیمتر است ؛ از لحاظ شکل ظاهری و رنگ کلی بدن شبیه جغد کوچک است ، ولی سطح شکمی آن راهراه عرضی قهوهای و سفید ( نه رگهرگه ) دارد و سرش خالخال سفید است . چانه ، گلو طرفین گردنش سفید می باشد و یک نوار قهوهای پهن افقی روی گلوی آن دیده می شود . مانند جغد کوچک نیمطوق سفید و نامشخصی در پس گردن دارد ، رفتار و صدایش شبیه جغد کوچک است .
روتنه خاکستری مایل ب قهوه ای ، تیره تر از جغد کوچک، با خال های سفید کوچک، صفحه ی صورت دودی با لکه ی سفید در بالا و پایین چشم ها، که تشکیل نوار ابرویی سفید سربی رنگ و پهنی را می دهد، دیده می شود. همچنین در تارک و پس سر خال های س فید ریزی به چشم می خورد ( در جغد کوچک این خال ها درشت ترند) و طوق سفید پهنی در قسمت جلوی گردن دارد که در حالت نشسته به خوبی مشخص است. زیر تنه خط دار با لکه های قهوه ای تیره ی عرضی دیده می شود. پرنده ی جوان بیشتر به رنگ قرمز قهوه ای با رگه های نامشخص زیرتنه است. پروازش موجی و مانند جغد کوچک بالا و پایین می رود در هوای گرم و میش جنب و جوش دارد اگرچه در روز نیز دیده می شود.
مرغ حق جنوبی ، 21 سانتیمتر طول دارد و بسیار شبیه مرغ حق است، با این تفاوت که روتنه شنی خاکستری روشن، بدون خال های سفید روی تاج یا پشت گردن و زیر تنه خاکستری با رگه های نازک سیاه است. حلقه ی دور چشم زرد پاها از پرهای خاکستری شنی با لکه های ریزتیره پوشیده شده است. پرنده ی جوان با زیر تنه ای کاملا خط دار (برخلاف پرنده ی بالغ و پرنده ی جوان مرغ حق) دیده می شود. شب زی بوده صدایش بهترین ویژ گی شناسایی این پرنده است.
اندازه جغد تالابی (جغد گوش کوتاه) 37 سانتیمتر است ؛ هنگام غروب و طی روز در فضای باز به شکار می پردازد . جغد تالابی به وسیله بدن زرد مایل به قهوهای کمرنگ و با سطح شکمی راهراه مشخص می شود . بالهای نسبتا دراز با راهراه عرضی دارد که در سطح زیرین آنها در ناحیه خم بال لکهای بزرگ و تیرهرنگ مشاهده می شود که در پرواز به خوبی نمایان می گردد . جغد گوش دراز نیز لکه مشابهی دارد که پررنگتر است . گوشپرهای جغد گوش دراز به دشواری دیده می شود و در سطح شکمی رههای عرضی ندارد .
جغد تالابی معمولا بر روی زمین می نشیند و بدن را بطور مشخصی متمایل به جلو نگهمیدارد ، پروازش در ارتفاع کم و موجدار است و غالبا در حالیکه بالها را اندکی بالا گرفته است بالبازروی می کند . گاهی در ارتفاع خیلی زیاد پرواز می کند و گاهی بهطور دستهجمعی دیده می شود .
اندازه جغد شاخدار (گوش دراز) 35 سانتیمتر است ؛ تنها جغدی است، با اندازه متوسط که گوشپرهای درازی دارد . درحالت نشسته با واسطه گوشپرهای بلندش به آسانی قابل شناسایی است.گاهی اوقات هنگام استراحت گوشپرهایش را جمع می کند. سطح پشتی آن پر از لکهها و خالهای نخودی و قهوهای مایل به خاکستری ، و سطح شکمی آن نخودی رنگ با رگههای تیره وراههای عرضی ظریف است . از جغد جنگلی به وسیله سر زاویهدار ، گوشپرهای بلند و بدن لاغرتر و چشمهای زرد نارنجی ( نه سیاه ) مشخص می شود . زیر تنه اشت خط دار و زیر بال ها نخودی با رگه های قهوه ای تیره است.
جغد ماهی خوار 55 سانتیمتر طول دارد و گوشپرهایش بزرگ وافقی است. شبیه شاه بوف است و این تفاوت که سرش صاف تر و پرهایش زبرتر است. اغلب گوشپرهایش ، به حالت آویخته و صفحه ی صورتش به رنگ قهوه ای کدر است، که حدود آن، کاملا مشخص نیست. پر و بال شل و روتنه قهوه ای با نقطه های سیاه است و لکه های نخودی با قهوه ای روی حاشیه ی بال ها و شانه هایش دیده می شود. همچنین عنبیه زرد روشن، گلو سفید و پاهایش بدون پر است. این پرنده اساسا ا زماهی تغذیه می کند.
شاه بوف اندازه اش 66 تا 70 سانتیمتر است ؛ بزرگترین نوع جغد در ایران است (دو برابر جغد گوشدراز) .یزرگترین جغد، جغد بزرگ خاکستری است که در اعماق جنگلهای کانادا و آلاسکا زندگی میکند. بلندی آن ۶۷ سانتیمتر وبال گشوده اش به ۱۳۷ تا ۱۵۲ سانتیمتر میرسد.
دارای گوشپرهای مشخص ، سینه زرد مایل به قهوهای با رگههای پهن ، چشمهای درشت نارنجی رنگ ، سطح پشتی زرد مایل به قهوهای با لکههای قهوهای پررنگ است . شاهبوف ، طعمههای بزرگ تا اندازه خرگوش را می تواند شکار کند .
صبح خیلی زود و غروب به شکار می پردازد . در شکاف سنگها و درختها استراحت می کند ، یا روی شاخههای درخت در محلی نزدیک به تنه درخت بهطور قائم می نشیند . شاهبوف پرندهایست تکزی .
هرکس دریک نگاه میتواند جغد را بواسطه صورت پهن وپرها وچشمان گردش از سایر پرندگان باز شناسد. چشمان جغد خیلی درشت است. این چشمان برآمدهاست و شبیه بیشتر پرندگان دیگر نیست. برای همین جغدها میتوانند هرچیز را باهردو چشم در یک زمان بنگرند. جغدهای دوربین دو چشم جداگانه مانند انسان دارند. اما جغدها نمیتوانند چشمان خود را مانند آدم حرکت دهند بلکه میباید سرخودرا برای دیدن چیزی بسوی آن بچرخانند. جغدها بخوبی و سریع میتوانند پرواز کنند. هنگام گرفتن شکار باسرعت برق آسایی دیده میشود که میپرد.
اندازه جغد کوچک 21 سانتیمتر است ؛ این پرنده بهوسیله اندازه کوچک ، بدن خپل، سر تخت و گرد، تارک صاف و پاهای بلند مشخص می شود .
سطح پشتی آن قهوهای پررنگ است با لکهها و راهراه عرضی سفید ، و سطح شکمی سفید رنگش رگههای پهن قهوهای پررنگ دارد .
زیر شکم جغد کوچک لکه های بزرگ تیره، به صورت راه راه طولی دیده می شود.
با سر و صورت تخت و چشمهای زرد با حاشیه سفید ، خشمگین و عبوس بنظر می آید ، غالبا طی روز فعالیت می کند .
هنگام احساس خطر جمع شده و بدن را راست نگه می دارد و مرتبا سر خود را بالا و پایین می کند .
در طول روز اغلب بر روی ساختمان ها و پایه های برق و تلگراف، در فضای باز، به صورت قائم می نشیند.
کوچکترین جغد ایران، مرغِ حق است، اندازه اش 19 سانتیمتر است. این پرنده روی شاخههای درختان زندگی میکند. مرغ حق معمولاً تمام شب را بیحرکت و ساکت روی شاخهها مینشیند و هر از گاهی با صدایـی لرزان، سکوت شب را میشکند. صدای این پرنده طوری است که بعضی از مردم فکر میکنند «حق، حق» میگوید. به همین دلیل اسم آن را «مرغ حق» گذاشتهاند.
این پرنده با دو نشانه ، یعنی اندازه خیلی کوچک و داشتن گوشپر مشخص می شود ( گرچه گوشپرهایش همیشه واضح دیده نمی شود ) ، پر و بال آن پر از خطوط موجدار و خالهای قهوهای مایل به خاکستری است، که خود را در میان درختان به طرز شگفت آوری استتار می کند. در مقایسه با جغد کوچک ؛ سری کوچکتر و برآمدهتر دارد . جثهاش از پنده مزبور لاغرتر و در سمت دم بارکتر و دمش نیز درازتر است . برخلاف جثه کوچکی دارد صدای یکنواخت آن خیلی مشخص است ، بیشتر هنگام شب فعالیت می کند ، منبع غذایی مرغهای حق بسیار گسترده بوده و شامل انواع حشرات بزرگ ، کرم خاکی ، دوزیستان ، خزندگان ، پستانداران کوچک مثل موش و خفاش ، ماهی و پرندگان کوچک می باشند.